من ذاکر ِ ذکر ِ یاعلی خواهم ماند تا لحظه ی مرگ با علی خواهم ماند گیرم همه پیرو ِ معاویه شوند من شیعه ی مرتضی علی خواهم ماند جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
وقتی گفتی میانه داری کردم ماندم که چقدر بردباری کردم عاشق به وصال کم نمی اندیشد اما من از تو خواستگاری کردم ؟ جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
از پس ِ پرده دیدمت ، انگارکه تو هم مثل من گرفتاریپیش از این بیم داشتم که مرابه حساب ِ غریبه بگذاری عشق ما قصهی غمانگیزیست هردومان درد ِ مشترک داریم من گرفتار مُهر ِ پاسپورتم تو اسیر ِ چهاردیواری جلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب
می خواهم از تو با دعا بگریزم راهی که نمانده است تا بگریزم آرامش و خورد و خوابم از دستم رفت از دست تو ای عشق کجا بگریزم جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
در شهر آستین ِ تمیزی نمانده است؟ دارد خدا بخاطر ِ ما گریه میکند جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
در دغدغه ای سیاه بودم آمد درگیر ِ یک اشتباه بودم آمد تاریکترین شب ِ مرا روشن کرد امشب نگران ِ ماه بودم آمد جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
خواب سنگ است و بهت ِ شکستنروح ِ شفاف ِ بالی که دارمجلوهی وًهمی از آبشار استاین سراب ِ زلالی که دارمجای جای ِ دلم را فروریختثقل ِ آوار ِ ( ای کاشکی ها )لعنت ِ کاشکی های پوچ استآرزوی محالی که دارمتاول ِ چرکی و پینهی زخم ؟اجرت ِ شانه هایم همین استرقص ِ اشباح سرخ و کبود استبازتاب ِ سوالی که دارم□بارها توبه کرد و قسم خوردتا پی ِ عاشقی ها نگرددبازهم کوچه گرد ِ خیال استاین دل ِ لاابالی که دارمگر به چشم ِ تو بی شاخ و برگمباغ ِ احساسم از گل تهی نیستباز هم میتوان کلبهای ساختدر پناه ِ خیالی که دارمآه ای باغ، ای سَرو ، ای تاکاطلسی ، یاس ، زنبق ، شقایقخاک ِ من عمر ِ سرسبزتان بادفصل ِ کوچ است حالی که دارمجلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب
سایه ام را میزند با تیر و من دلواپَسَم تا مبادا در هدف گیری خطایی رخ دهد جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
حرف که مشتاق وصالم شده است می دانستم که بیخیالم شده است میگفت که سی سالگیام می آید پس کو؟ من سی هزارسالم شدهاست #جلیل_واقع_طلب, ...ادامه مطلب
عشقت باشد اداره اش خواهم کرد یا با تدبیر چاره اش خواهم کرد دستم به گریبان ِ جدایی برسد با خشم، خودم دوپاره اش خواهم کرد جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
لبخند بزن که غنچه شرمنده شود عطر ِ گل ِ خندهات پراکنده شود با این توصیف عاشقت حق دارد درخواستنت لجوج و یکدنده شود جلیل واقع طلب, ...ادامه مطلب
□گونه ات وقتی ارغوانی شداز تب ِ رودخانهی چشمتمن چرا پل نبستم از دستم ؟تا لب ِ رودخانهی چشمت□هرگز اینطور(چوب ِ خشک) نبودعزتم ، جرئتم ولی انگارپا به مهمیز میکشید مرامرکب ِ رودخانهی چشمت□باید اصلاً رسانه ای باشدخبری از کرانه ای باشدیا که خاورمیانه ای باشدمطلب ِ رودخانهی چشمت□بعد از آن روز سخت میترسمموقع ِ روبرو شدن با توکه مبادا دوباره غرق شومدر شب ِ رودخانهی چشمت□□□لهجهی رود آبی است اماآنچه من دیدم ارغوانی بودنازنین فرق میکند آیا ؟مصب ِ رودخانهی چشمت؟□#آوانگاردجلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب
کسی نمی داندکه آسمان نگاهتچگونه ابری شددلتکه سبزی جنگل رکابدارش بودچرا به صاعقه ی دوردست نامه نوشتچرا ترانه نخواندی برای جاری ِ آبهمیشه شرقی منای غریب دلتنگیتو را چه با مرداب☆چرا دوباره سفر؟کدام جاده تو را سوی خویش می خواند؟قبیله می پرسدچرا نمی مانَد؟مگر قرار نبود آب را ترانه کنیم؟مگر تو تشنه نبودی ؟هنوز چشمه که هست☆بیا ستاره بچینیم و آسمان بخریموشرحه شرحه حکایت برای راحتی خواب لاله ها ببریمکسی نمی داندبیا بگو که بدانندعاشقیم هنوز☆جلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب
گونه ات وقتی ارغوانی شداز تب ِ رودخانهی چشمتمن چرا پل نبستم از دستم ؟تا لب ِ رودخانهی چشمت□هرگز اینطور(چوب ِ خشک) نبودعزتم ، جراتم ولی انگارپا به مهمیز میکشید مرامرکب ِ رودخانهی چشمت□خبر ِ عامیانه ای باشدباید اصلاً رسانه ای باشدیا که خاورمیانه ای باشدمطلب ِ رودخانهی چشمت□بعد از آن روز سخت میترسمموقع ِ روبرو شدن با توکه مبادا دوباره غرق شومدر شب ِ رودخانهی چشمت□□□لهجهی رود آبی است اماآنچه من دیدم ارغوانی بودنازنین فرق میکند آیا ؟مصب ِ رودخانهی چشمت؟جلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب
تنها نه در محاصرهی خشکسال بودسیبی که هیچگاه نچیدیم کال بودمیخواستیم سبز بمانیم، سادگیستوقتی بهار دستخوش ِ انحلال بودبا برگریز پا به زمستان گذاشتیمدر سفرهمان وگرنه بجز اشتعال بود□گفتیم شعر آیه و شاعر پیمبر استاما جواب ِ زندقه سنگ و سفال بودبر آنتنی که ذهن ِ شما بود و درد ِ مایک طول ِ موج فاصله یا اختلال بودما داد کردهایم که بیدارتان کنیمبیداری ِ شما جریانی محال بود□فریاد ِ رعد را که شنیدید از هراسدیدم دهان ِ شکوهیتان لال ِ لال بودجلیل واقع طلب بخوانید, ...ادامه مطلب