حالاکه گل می تراود وقت عبور از نگاهت

ساخت وبلاگ


✍✍
حالا که گل می تراود وقت ِ عبور از نگاهت 
بگذار منهم بچینم یک شاخه نور از نگاهت 

انگار این روزها هم ایفاگر ِ نقش ِ تلخی ست 
آیینه ریزان ِ چشمت رقص ِ بلور از نگاهت 

گفتم که می دُزدد آخر عِرق ِ مسلمانی ام را 
این آیه هایی که جاریست مثل زبور از نگاهت 

بی شک اگر کوه هم بود جای ِ من آوار می شد
چندان که خوردم پیاپی زخم ِ غرور از نگاهت 

مثل مسیحا گذر کن گاهی از این مدفنستان 
شاید که جانی بگیرند اهل ِ قبور از نگاهت 

جامم به چشم تو بسته ست از این عسل مست مستم
در هر کجا چشم زخمی ست دور از تو دور از نگاهت
#مردی_که_درخت_شد
#جلیل_واقع_طلب ✍✍

رباعی...
ما را در سایت رباعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jalilvaghetalab بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 15 تير 1401 ساعت: 9:58