در این سفر آشنا که لازم داری

ساخت وبلاگ

در سینه ام جز آتش و آشوب نیست که 
تو میروی و حالِ دلم خوب نیست که 
سوتِ قطار، یک چمدان، ما دو مضطرب
قلبم که کنده می شود ازچوب نیست که 
اصرار می کنی که، نه دلواپَسَم نباش 
انگار چشمهای تو مرطوب نیست که 
رباعی...

ما را در سایت رباعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jalilvaghetalab بازدید : 103 تاريخ : پنجشنبه 2 دی 1400 ساعت: 3:56